تیرماه و سفر اراک
سلام عروسکم .تعطیلات ماه رمضان رفتیم اراک واسه دیدن نی نی جدید پسر خاله بابا ارش امیر حسین خوشگل و جیگر خیلییییی ناز و ماه بود. با دوستمون دیانا جون و خونوادش رفتیم که حسابی خوشحال بودی و کیف کردی تو راه پیاده شدیم ساندویچ خوردیم و مثل همیشه رفتیم امامزاده و دعا کردیم این بار با وجود دیانا اصلا اذیت نکردی و بهانه نگرفتی و همش مشغول نانای و خوردن بودین و دعوا واسه رفتن پیش باباها تو صندلی جلو خلاصه اونها را رسوندیم و رفتیم خونه مامان شهناز شام ماکارانی خوردیم و فرداش یه ناهار و شام خونه خاله فرزانه بودیم و حسابی زحمت دادیم به تو هم با وجود سونیا و ستایش حسابیییییییییی خوش گذشت و کیف کردی رفتیم شهر بازی ماشین سواری کردی و ذوق میکردی همگی رفتیم قطار به یاد بچگی کلی خاطره واسم زنده شد. یه شب هم مامان شهناز مهمونی داد همه دور هم جمع شدیم و کیف کردیم یکم اونجا خوابت به هم ریخته بود و بد قلقلی میکردی میخواستی نخوابی منم بی خیال شدم تا لذت ببری از سفرت یکی دو شب هم رفتیم بیرون واسه دیدن هیات که ناکام موندیم و برگشتیم خونه . یه شب هم شام ما همه را شام مهمون کردیم رستوران که تو و سونیا کلی سر و صدا کردید و همه جا را بهم ریختید خلاصه که این چند روز اراک حسابی بهمون خوش گذشت و زحمت دادیم اینم از عکسهای سفر این بار سفرمون با اراک