اوای عزیزماوای عزیزم، تا این لحظه: 11 سال و 6 روز سن داره

اوای خوش زندگی ما

همینجوری برا دلم نوشتم

1392/11/2 20:57
نویسنده : مامان فریده
230 بازدید
اشتراک گذاری

گلم بعد از کلی شیطونی خوابت برده مثل یه گل خوابیییییییییخوابدوستت دارم مامان روز و شبم شدی تو همه دلخوشی منیقلبقراره بابا بیاد شب بریم بیرون.شاد نیستم نمیدونم چرا تا میخوام خوشحال باشم از ته دل یه دفعهههههههههههه همه چی خراب میشههههههههگریهزود بزرگ شو مامان تنبلی نکن من عجولم واسه راه رفتنت قد کشیدنتخیال باطلنمیدونم مادر خوبی هستم یاااااااااا نه میخوام باشم ولییییییییی گاهی فقط گاهی کم میارم. منو ببخش خدا کنه بتونم خوب تربیتت کنم خدااااااااا کمکککخیال باطلقراره بابا بره سفر و من و تو بریم خونه مامان جان کاش تو بزرگ بودی با هم میرفتیم. اون وقت مغازه چی میشد.قراره در نبود بابا من برم  مغازه و تو پیش مامان جان بمونی نمیدووووووووونم چی پیش میادمتفکر میتونم بی تووووووو یعنی چی میشهمتفکردخترم ارزوم اینه که خانوم بشی به معنی واقعی میخوام خوووووووووووب تربیت بشی. میخوام وقتی 1 سالت شد برم مشاوره تا راهنمایی بگیرم و تو را خوب بزرگ کنم خوبه خوب.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان ویانا
3 بهمن 92 0:44
سلام مامان فریده اصلا خودتوناراحت نکن این حس طبیعیه خودتوشادبگیرچون هرحسی که داشته باشی آواکوچولومتوجه میشه اینوخودم تجربه کردم عزیزم
مامان فریده
پاسخ
نمیدونم والاااااا
مامان آنی
3 بهمن 92 20:29
فریده جون تو یه مامان خوب و نمونه هستی همین که میگی نگرانم یعنی اینکه به فکر همه چی هستس پس موفق میشی
مامان فریده
پاسخ
ممنون عزیزم
مثل هیچکس
4 بهمن 92 14:35
ای بابا مثل اینکه شما خیلی برای بزرگ شدن آوا جون عجله دارین ،ایشالا مایه افتخار وسربلندیتون بشه .
مامان فریده
پاسخ
شاید
مامان محمد هانی
7 بهمن 92 0:45
عزیزم منم حس شما رو دارم ولی دوستم میگه روزی میرسه که حسرت این روزا رو میکشی.پس قدر لحظه لحظه بزرگ شدنشو بدون که دیگه بر نمی گرده
مامان فریده
پاسخ
ممنون عزیزم اره میدونم این از دوست داشتن زیاده من به دخترمه