چه خبراا
سلام گل گلی مامان.از تولد مهرسا جون که برگشتیم شبش تب کردی دیدم داغی و کلافه ای نمیتونی بخوابی بهت اب دادم اونقدر تشنه بودی خوردی و بعد هم می می و لا لا ولی من تا صبح درست نخوابیدم تبت را چک میکردم که بالا نره .صبح باز تب داشتی و عطسه میکردی و به بار هم شکمت شل کار کرد.بهت صبحانه دادم خوردی وبعد شربت سیتریزن دادم که دیگه عطسه نکردی و یکم بازی کردی و خوابت گرفت بهت می می دادم و از ساعت 1 تا 4 خوابیدی بعد که بیدار شدی خنک بودی بهت سوپ جو دادم خوردی و یکم اب شلغم وبعد هم شربت سرماخوردگی خوردی و سرحال رفتی دنبال بازیت عصر هم بهت عصرونه نون و خامه دادم خوردی .و بعد با بابا رفتیم بیرون ولی تو تا نشستی داخل ماشین خوابیدی چون شربت خورده بودی .من و بابا رفتیم ماست بستنی خوردیم و یه نوشیدنی ترش و حسابی سر حال اومدیم بماند که تو تو بغلم خواب بودی و من با چه وعضی بستنی خوردم.بیدار شدی ولی ساکت تو بغلم بودی و من واست شعر میخوندم و دست میزدم .بعدش رفتیم خونه مامان جون بازی کردی مامان جون واست یه تخم مرغ شکست که سر تا پات با تخم مرغ شد یکی اومدیم همون جا لباست را عوض کردم و اومدیم خونه بهت سوپ دادم و لالا کردی صبح دیگه از تب خبری نبود خدا راشکر و خوبه خوب شده بودی.چون این بار همکاری کردی هم تو خوردن دارو هم خوردن غذا . افرین عشقممممممم پنجشنبه هفته پیش با عمو اینا شام رفتیم همبر زغالی خوردیم وبعد تو و سونیا را بردیم پارک حسابی بازی کردین ولی چون هوا دیگه سرد شده سریع برگشتیم. دوشنبه این هفته هم من عصر یه دوساعتی رفتم مغازه و تو موندی پیش مامان جون اونجا بهت هر چی دادن نخورده وبودی ولی دم اومدن یه تکه موز از دست مامان جون قاپیدی و تا رسیدیم تو ماشین خوردی اومدیم خونه بهت سوپ دادم خورد ی و رفتی دنبال بازیت منم مشغول نظافت و شام پختن شدم .سه شنبه هم رفتیم با کالسکه بیرون که حسابی نق زدی و میخواستی بیای بیرون از کالسکه و خودت راه بیای هی میرفتی جلو و من هی میاوردمت عقباز هایپر واسه سونیا و شهام دوتا هدیه به مناسبت ورودشون به پیش دبستانی خریدیم و یه شب قبل رفتن سونیا من شام اسنک پختم و رفتیم خونه عمو شام خوردیم و هدیه سونیا را دادیم از شهنام هم دادم مامان جون بده بهش این هم عکست شبی که خونه عمو بودیماین عکست هم قبل رفتن هواخوری با کالسکه گرفتم که عادت بدی پیدا کردی ولی همیشه نیست