اوای عزیزماوای عزیزم، تا این لحظه: 11 سال و 5 روز سن داره

اوای خوش زندگی ما

6 ماه و نیمه شدی دخترم

1392/9/13 17:52
نویسنده : مامان فریده
164 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر طلای مامان جیگر بلای بابابغلماچامروز دقیقا 6 ماه و 15 روز داری .6 ماه و نیمه که با مایی و من مادرم و چه حس خوبی مادر بودن اون هم مادر اواگلیقلباین روزها دیگه کامل میشینی و با خودت و عروسکهات مشغول میشی و من بار اولی که نشستی چقدر ذوقیدمقلبعاشق تماشای پیام بازرگانی هستی چند تا عکس گرفتم میزارم واستتعجبظهرا تا بابا میاد باید اول تو را بغل بگیره بعد بره لباس در بیاره وگرنهگریهخونواده من و بابا را کامل میشناسی باهاشون خوب رابطه برقرار میکنیلبخندخوب میخوابی و اصلا ما را تو خوابیدن اذیت نمیکنیتشویقتشویقخودت تو خواب به چپ و راست برمیگردی تشویقاز همون اول هم که به دنیا اومدی شبها خوب میخوابیدی و خیلی دیر که میخوابیدی دیگه ساعت 1 شب بود تشویقخواب عصر هم داری و 3 ساعتی میخوابی خواب بهت اب سب میدم و سوپ و حریره و بعضی وقتها با کلی رقص و اواز میدم به خوردتنیشخندعاشق ماشین سواری هستی مثل مامانی و دوست داری بگردینیشخندتا لباس میکنم تنت  که بریم بیرون دیگه کم طاقت میشی و باید بغلت کنیم و گرنهگریه از  کلاه سر کردن هم بدت میاد .هنوز تو حمام ارومی گاهی میزارمت داخل تشت بشینی و بازی کنی که تو از ترس اینکه نیوفتی به جای اب بازی دو طرف تشت را سفت میگیریقهقههقهقههتا خوابت میادبهونه گیر میشی و شروع میکنی به نق زدن .تا ناخونهات را میخوام بگیرم میگی اااااااااااه .یه حرفایی هم میگی مثل گگگگگگگگگگگگ ننننننییییی بببببببببببی سسسسسسسسسی الهی من دورت بگردم با اون لبهای کوچولوتماچاین هم عکسهات موقع تماشای تلوزیون                              عکس دیگه موقع دیدن پیام بازرگانی                              هر چی عروسکت را برات تکون دادم محل نذاشتی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

بهار
15 آذر 92 22:55
6 ماهگیت مبارکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت عزیزمــــــــــــــــــ
مامان فریده
پاسخ
ممنون خاله جون