اولین یلدا با اوا جونم
سلام گلم امسال یلدا رفتیم اراک و بهمون خوش گذشت چون تو با ما بودی. پارسال تو توی دلم بودی و من باردار بودم و ما مهمون بودیم خونه دایی مهدی یادش به خیر هی وووووووول میزدی تو دلم و امسال کنار دلم بودی خوشگل مامان.واست یه لباس هندونه ای راحتی خریدیم و برای خودم هم یه لباس قرمز و سبز ست با لباس تو تو جور کردم و شب یلدا 30 اذر ساعت 10 رسیدیم و خاله پریسا که 2 روز زودتر رفته بود پیش عمه منتظر اومدن ما بودن .ازت عکس گرفتیم و بزن و برقص کردیم و مامان شهناز بهت هدیه اولین یلدا داد دستش درد نکنه بساط قلیون و چای و خوردنی هم به راه بود خاله پریسا واسمون فال حافظ گرفت و مشت همه را رو کرد تو بعد ازشام خوابیدی و ما تا 3 نیمه شب بیدار بودیم .خوب بریم سراغ عکسهااوا با هدیه مامان شهنازبرعکس همیشه که هواست به دوربین بود اون شب اصلا به دوربین نگاه نمیکردی اینجا بابا هر کاری کرد هواست جمع نمیشداین هم هدیه اولین یلدای اوا جونم از طرف مامان شهناز دستش درد نکنه