اوای عزیزماوای عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

اوای خوش زندگی ما

اولین یلدا با اوا جونم

1392/11/24 14:28
نویسنده : مامان فریده
225 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم امسال یلدا رفتیم اراک و بهمون خوش گذشت چون تو با ما  بودی. پارسال تو توی دلم بودی و من باردار بودم و ما مهمون بودیم خونه دایی مهدی خیال باطلیادش به خیر هی وووووووول میزدی تو دلم و امسال کنار دلم بودی خوشگل مامان.ماچواست یه لباس هندونه ای راحتی خریدیم و  برای خودم هم یه لباس  قرمز و سبز ست با  لباس تو تو جور کردم  و شب  یلدا 30 اذر ساعت 10 رسیدیم و خاله پریسا که 2 روز زودتر رفته بود پیش عمه منتظر اومدن ما بودن .ازت عکس گرفتیم و بزن و برقص کردیم و مامان شهناز بهت هدیه اولین یلدا داد  دستش درد نکنه لبخند بساط قلیون و چای و خوردنی هم به راه بود خوشمزهخاله پریسا واسمون فال حافظ گرفت و مشت همه را رو کرد تو بعد ازشام خوابیدی و ما تا 3  نیمه شب بیدار بودیم .خوب بریم سراغ عکسهااوا با هدیه مامان شهنازبرعکس همیشه که هواست به دوربین بود اون شب اصلا به دوربین نگاه نمیکردی اینجا بابا هر کاری کرد هواست جمع نمیشدناراحتاین هم هدیه اولین یلدای اوا جونم از طرف مامان شهناز دستش درد نکنه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

زهرا عمه سروش
13 دی 92 1:51
رمز میخوامالبته اگه دوست دارید
زهرا عمه سروش
13 دی 92 2:49
الهی قربون آوا جونم برم با اون لباس هندونه ایش انشالا همیشه جمعتون جمع و دلهاتون شاد باشه
الهه(مامان یاسان)
13 دی 92 10:32
فریده جونم لطفا منم رمز
میترا
14 دی 92 15:03
منم رمز فوری
مامان سینا
15 دی 92 22:56
منم میخواااااااااااااااام