اوای عزیزماوای عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

اوای خوش زندگی ما

شبی در شب نشین

1392/6/9 13:23
نویسنده : مامان فریده
232 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی اول از شیر خوردنت بگم که گاهی وقتا با گربه و تو بغل یکم میخوری ولی وقتی کنارت بخوابم بهتر و بیشتر میخوریلبخندلبخندولی همش در حال وووول خوردن وشیطنت هستی خسته که شدی خوابت میبره دیروز هم که جمعه بود همش خوابیده خوردی جز 1 بار بغلت گرفتم وبا کلی صلوات خوردی تا بابایی دم ظهر خوابش گرفت تو بیدار شدی و شروع کردی به بازی با ملافه ای که روت انداخته بودم هی حرف میزدی میگفتی ااااااااااااااو اااااااااااااااهههههه با اون دهن کوچولوت هی صدا در میاوردی و نزاشتی من و بابایی بخوابیم ولی خودت ساعت 7 خوابیدی تا8.30 خندهولی مامانی جونم مثل همیشه از اون گریه ها میکردی تو خواب که دل ادم کباب میشه گریهگریه  نمیدونم علت این گریه ها تو خواب چی متفکرمتفکر ومنم از ترسم به بابایی گفتم اونم از خواب بیدارت کرد که بازم زدی زیر گریه یکم شیرت دادم تا اروم شدی و بعد لباس خوشگل تنت کردم و 3 تایی رفتیم رستورا ن شب نشین شام خوردیم برای بار   اول 3 تایی بیرون شام خوردیم وشما هم دختر ارومی بودی و جیکت در نیومد تا شام من تموم شد تو هم گرسنت شد  و یکم نق زدی که ما هم بلند شدیم و چند تا عکس ازت گرفتیم و اومدیم داخل ماشین شیرت دادم وخوابیدی  تا اومدیم خونه بیدار شدی .راستی دیشب برای بار اول خوابیده بهت شیر دادم قهر چون من همیشه نشسته بهت شیر میدادم حتی تو خواب ولی دیگه خوابیده بهت میدم هم خودم راحت شدم هم تو خندهخندهروی هم رفته جمعه خوبی بود خوش گذشت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)