اوای عزیزماوای عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

اوای خوش زندگی ما

وقتی لج میکنی

1392/11/21 20:01
نویسنده : مامان فریده
320 بازدید
اشتراک گذاری

ووووووووووی چی بگم از دستت  که خیلی شاکی هستم ازت حالا میگم دلیلش را بهت عصبانیاز وقتی سرما خوردی 2 روز نگذشت که خدا را شکر خوب شدی و از اونجایی که من تو این جور مواقع نمیبرمت دکتر و سعی میکنم با درمانهای خونگی خوبت کنم و خوب هم تا حالا جواب داده و زود خوب میشی ولی از روز مریضی فقط یه کاسه حریره بادوم خوردی و 6 تا قاشق ماهیچه و برنج اون هم به زور و با گریهگریهمن اصلا دوست ندارم به زور بهت غذا بدم وطاقت گریه هاتو اصلاااااااااا ندارم عزیز دلم ولی اخه مامانی ضعیف میشییییییییییی. خلاصه دو روز زیاد چیزی بهت ندادم و گذاشتم به پای مریضیت ناراحتولی الان 4 روزه که پدر منو در میاری تا بلکه غذا بخوری نمیدونم چی شد اخه یه دفعه تو خیلیییییییییی خوب غذا میخوردی متفکر و اصلا اذیت نمیکردی حتی اون موقع که میرفتم در مغازه بابایی مامان جان میگفت که خوب خوردی حتی قطره هات را هم میخوردی امااااااااااااا دیشب که رسما منو بیچاره کردی 3 دفعه بهت قطره اهن دادم وریختی رو لباست و تشکت و واااااااااااای که گریه میکردی و منم داغووووووووون خودم را میزدم و گریه میکردم دیونه شدم از دستت به خداااااااااااگریهگریهولی شبش خوب و حسابی و با اشتها غذا خوردی و تلافی کردی و منم خوشحال خندهمیبینی من چه مادر غیر عادی هستم ابله شیر هم که درست نمیخوری و همش میخوای بازیگوشی کنی ناراحت امروز هم با تلوزیون و تلفن و کلی اواز خوندن خوردی  و این هم بگم که غذا را تو دهنت نگه میداری و تا خسته میشی مجبور میشی فرو بدییییییی نمیدونم این کارت معنیش چیه یا مزه غذا را دوست نداری یا اصلا غذا نمیخوای من که نفهمیدم متفکر و ظهر 2 ساعت طول کشید تا غذات را خوردییییییییآخبهت سیب میدادم میخوردی اون هم دیگه نمیخورییییییییی و انقدر نگه میداری تو دهنت و گریه میکنی تا من با دستمال همه دهنت را خالی کنم و بعد تو خوشحال و من عصبیعصبانیخلاصه که پیر شدم با تو و بابا اونم یه جور دیگه هم روحی هم جسمی دیگه هیچ چیزی از من و اون فریده دوران مجردی که شاد و خوشحال بودم و به فکر هیکلم و موهام وصورتم نمونده جز یه فریده بی روح و خستههههههههههگریهگریهمن تو را خیلیییییییی دوست دارم اندازه جونم ارزشش  را داری همه زندگی منی مامانییییییییی ولی نمیدونم چی بگم تو این جور مواقع کاری ازم بر نمیاد جز گریهههههههههههدلم واسه خودم میسوزههههههه گریهاین هم عکسهای دیشبت که سیب دادم بهت ولی  نمیخوردی و گریه میکردی که از دهنت درش بیارمگریهاصلا دوست نداشتم تو این موقعیت ازت عکس بگیرم ولی میخوام ببینی که چی کار میکنی با منالهی من قربون اون اشکات اخه مامان چرا گریه میکنیگریهماچواقعا سیب اینقدر بد مزس مامانیمتفکراینجا هم میخوای دوربین را از من بگیری و از نور فلش چشمات این جوری شدنیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

زهرا عمه سروش
22 بهمن 92 0:21
آخـــــــــی،طفلکی فریده جون عیب نداره ناراحت نباش، بچه ها تو یه سنی بد ادا میشن،انشالا رفع میشه،امیدوار باش
مامان فریده
پاسخ
ممنون دوست خوبم امیدوارم
هدا مامان ماهور
22 بهمن 92 16:46
سلام عزیزم منم دخترم الان 15 ماهشه ولی تازگیها غذا خوردنش بهتر شده من فکر میکنم شیر خودت براش کافیه و سیرش میکنه وسعی کن غذا رو جلوش بذاری تا بازی کنه با غذا و به نظرم مقدار غذایی که میخوره مهم نیست حتی یه ذره غذای مقوی بخوره کافیه منم این اشتباهاتو کردمو بچم گشنش نبود به زور میخواستم بخوره و اون گریه میکرد الان که فکرشو میکنم ناراحت میشم بچه رو اذیت نکن تا نسبت به غذا دیدش بد نشه به خدا گناه داره تو خودت سیر باشی دوست داری غذا بخوری