اوای عزیزماوای عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

اوای خوش زندگی ما

نفس ما 10 ماهه شد

1392/12/25 19:01
نویسنده : مامان فریده
271 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفس مامانماچ10 ماهگیت مبااااااااااارکهوراتشویقعشق کوچولوی من دیگه ماهگردات 2رقمی شد اولین ماهگرد 2 رقمیت مبارکککککککککبغلالهی فدات بشم که بزرگ شدی با هوشی خیلی زیاد.باورم نمیشه 2 ماهه دیگه تولدته خدایااااااااا شکرت به خاطر وجود دخترمفرشته هنوز از چهار دست و پا خبری نیست  ای تنبل ناراحتفکر کنم یه دفعه راه بیفتیمتفکرخوب غذا میخوردی ولی الان 5 روزه که به سختی میخوری شاید مال دندوناته هنوز بی دندونینیشخندخوب میخوابی مثل قبل خدا را شکر میوه دوست نداری ماست دوست نداری خرما به زور بهت میدم. اب میبینی ذوق میکنی عاشق حمامی. نشسته سر جات میری جلو و عقب سینه خیز میری. نه سمت جلو همچنان دنده عقب میریییییییتعجب بلد نیستی با لیوان اب بخوری همه را میریزی و فوت میکنی تو لیوان خودت را خیس میکنی با اب خوردنتقهقههعاشق ددر و گردشی. عاشق بابایی. قر میدی خیلیییییییی بامزه عاشق اهنگ شادی. خودت را پایین و بالا میکنی و شکمت را تکون میدی مثلا میرقصیقهقههدست میزنی فین میکنیخندهاز اهنگ لالایی غمگین بدت میاد. همچنان موقع لباس پوشیدن نق میزنی ناراحتموقع شیر خوردن همش دستت تو دهن و گوش و بینی و چشم منه منو چنگ میزنی صورتم را زخم کردی فدای سرت تعجبهر کی بغلت کنه بهش چنگ میزنی و موهاش را میکشی از ذوقت چشمک عاشق موبایل و تلفن و نخ و خودکار و  جعبه دستمال کاغذی و کنترلی و از این جور چیزهایی. همه کلمه ها رامیگی. زیاد حرف میزنی مخصوصا وقتی همه با هم حرف بزنن تو هم شلوغش میکنی قهقههجیغ میزنی سرفت میگیرهنیشخنداز بادکنک میترسی متاسفانه خیلی زیاد گریه میکنی تا میبینی نمیدونم واسه تولدت چی کار کنم مجبورم بادکنک نزنمناراحتهر کاری میکنم ترست نمیریزهگریهاگه خوابت بیاد گوشت را میکشی و گریه میکنی و کلافه میشی تا ببرمت تو رختخواب کیف میکنی میخندی واسه می می ذوق میکنی خندهبا دستت جلوی چشمت را میگیری تا تاریک بشه زودتر بخوابی خندههنوز تو خواب قل میخوری اساسی قهقههبابا اگه از بیرون بیاد باید اول تو را بغل بگیره وگرنهگریهاتل متل دوست داریلبخندتا صدای پا میاد تو راه پله بر میگردی سمت در  باهوش کوچولوی منماچعاشق تلوزیونینیشخندیه با ر گذاشتمت رو تختت بازی کردی خودت خوابت برد قبلا هم تو 3 ماهگیت این اتفاق 2 بار و تو 6 ماهیگیت 3 بار افتاده که خودت بخوابی.به همه چیز با دقت نگاه میکنی و بعد میبری تو دهنت مامان جون بابا جون را خوب میشناسی و باهاشون بازی میکنی و براشون میخندیقلببا مشورت دکترت فعلا بهت قطره اهن نمیدم تا مزش یادت بره ولی اد میخوری خوب و بی دردسر از چیزهای شیرین بدت میاد.اتاقت را خوب میشناسی. دیگه چیزی یادم نمیاد . دوستت دارم زیااااااااااد عاشقتم زیااااااااااادماچ


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

فریبا
25 اسفند 92 15:35
10 ماهگیت مبارک عشق خالههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه الهییییییییییی 120 ساله بشی
امیر حسین و مامانش
25 اسفند 92 16:58
عزیزممممممممممممممم بوس بوس ما داریم میریم مکه عزیزم حلالمون کنین عیدتون مبارک
مامان آیهان کوچولو
25 اسفند 92 20:50
10ماهگیت مبارک اوا جونم
میترا(مامان مهران)
25 اسفند 92 21:02
اوا جان 10 ماهگیت مبارک
مامان آیهان
26 اسفند 92 10:56
10ماهگیت مبارک عزیزممممممممممممم
مامان کیاراد.آرزو
27 اسفند 92 9:45
سلام.دخترنازی دارین ماشاا...خداحفظش کنه،پسرمن1ماه ازش بزرگتره،همه رفتاراش کاملابرعکس پسرمنه
هستی و داداشش هیربد
28 اسفند 92 15:21
مبارک باشه 10 ماهگیت امیدوارم روزگارتون خوش وزندگی تون برقرارباشه زنده باشی عروسک کوچولو