اوای عزیزماوای عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

اوای خوش زندگی ما

اردیبهشت دوست داشتنی

1394/2/20 17:54
نویسنده : مامان فریده
1,134 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرشته کوچولوی من .محبتهمیشه اردیبهشت را توی همه ماههای سال بیشتر دوست داشتم چون هوا کاملا بهاری و همه جا بوی گل میاد بوی گل بنفشه تو خیابونهای شهرم را خیلی دوست دارمخجالت والان نزدیک دو ساله که اردیبشهت را یه جور دیگه دوست دارم اون همه به این خاطر که تو توی این ماه به دنیا اومدی و شدی همه عمر و زندگی من.بغلامسال اردیبهشت خیلییی خوب بود همش به گردش و مهمونی بودیم .هوا خوب بود بردمت پارک چند بار حسابی بازی کردی وبا هم رفتیم خرید.چند بار بردمت خانه بازی ثنا که خیلیییییییییی اونجا را دوست داری و بهت خوش میگذره.خندونکتقریبا یه روز در میون بردمت .یه روز هم با زندایی و نورا جون بردمت.یه روز جشن بود با دیانا و مامانش رفتیم بعد هم اومدن خونه ما شام بودن ماکارانی گذاشتم واسه شام دور هم بودیم و تو و دیانا حسابی اتیش سوزوندین.شاکی واست پاستل و دفتر خریدم عاشق نقاشی هستی و کلی سرگرمی باهاش.تشویقیه روز جمعه با بابا رفتیم پاساژ سیتی ستنر سر سوار شدن اساب بازی کلی نق زدی و گریه کردی و بابا گلی اعصبانی شده بود و باهات حرف نمیزد منم دیدم اروم نمیشی هر کاری میکنم رفتم واست یه کالسکه کوچولو برا عروسکت خردیم اول قبول نکردی دلخوربعد ازش خوشت اومدو دیگه گریه نکردی و کل پاساز باهاش راه رفتی و شاد بودی  الهی من فداااااااا ت تو که میدونی من طاقت اشکات را ندارم مادر همیشه بخند دخترم عشقممممممم بغلچند روز هم خونه مامان جون مرضیه بودیم واسه شام و ناهار و حسابی زحمت دادیم .یه روز هم با عمو سعید و خاله پریسا و مامان جون و مامان بزرگ رفتیم بیرون و خرید و بعد هم عموسعید زحمت کشید واسمون اب انار گرفت خوردیم و تو هم خیلی خوشت اومد و خوردی نوش جونت عشقم.خوشمزهخوب فعلا این عکسها را ببین تا پست بعدی هم بیام واست از روزهای اخر اردیبهشت بگم  بای بای                                    
 

پسندها (3)

نظرات (3)

مامان و بابا
8 خرداد 94 11:19
سلام سلام نی نی جون چطوره حال شما؟؟؟ به وبلاگم سر بزن کد منو پیامک بزن تو مسابقه شرکت کردم مامانم کلی زحمت کشیده دکورشو چیده 169عدد شانس منه بفرست به 1000891010 ممنونم خیلی زیاد
مامان و بابا
16 خرداد 94 16:16
خداااا این دخملی چه بزرگ شده ماشالا....
مامان و بابا
16 خرداد 94 16:17
راستی چرا تو جشنواره شرکت نکردی... هنوز فرصت هست زود باش گلی